به سایت ” کندل” خوش اومدین! اگه دنبال یادگیری کندلشناسی با بیانی ساده و کامل با تمام نکات هستین، خوب جایی اومدین! 😉👌
آیا میخواین تحلیلهای دقیقتری از بازار داشته باشین؟ آیا میخواین بتونین الگوهای مهم کندل استیک رو به راحتی تشخیص بدین؟ ما اینجا بهتون نشون میدیم که چطور نمودارهای شمعی رو تحلیل کنین و ازشون تو معاملاتتون استفاده کنین.
نمودارهای تغییرات قیمت مورد استفاده در بازارهای مالی مثل بازار فارکس تنوع زیادی دارن و صرف نظر از تفاوت در ظاهرشون، اطلاعات متفاوتی رو در اختیار معاملهگران این بازارها قرار میدن. سه نمونه از متداولترین انواع این نمودارها نمودار میلهای (Bar Chart)، نمودار خطی (Line Chart) و نمودار شمعی (Candlestick Chart) هست. نمودار شمعی یا کندل استیک به عنوان یکی از معروفترین و پرکاربردترین نوع نمودارها در بازار فارکس و تحلیل تکنیکال شناخته میشه. این نمودار با ارائه اطلاعات واضحی درباره تغییرات قیمت، الگوهای قیمتی، نقاط حمایت و مقاومت و سایر روندهای بازار به معاملهگران کمک میکنه.
نمودار شمعی به شکلی که اطلاعات رو به صورت شمعکها نشون میده، به دلیل توانایی نمایش ویژگیهای مختلفی از قبیل افتتاحی، بستهای، بالاترین و پایینترین قیمت در یک بازه زمانی مشخص، به معاملهگران کمک میکنه تا الگوها و روندهای بازار را شناسایی کنن. این نمودار به صورت گسترده در تحلیل تکنیکال استفاده میشه و به معاملهگران کمک میکنه تا تصمیمات بهتری در مورد ورود یا خروج از معاملات بگیرن.
به هر حال، هر نوع نموداری مزایا و محدودیتهای خودش رو داره و بهترین نوع نمودار به سبک معاملاتی و اولویتهای شما بستگی داره. میتونین برای کسب تجربه بهتر، با چند نوع نمودار آشنا بشین و بازار رو از طریق هر یک از اون نمودارا مشاهده کنین تا ببینین کدوم بهترین تطابق رو با نیازها و استراتژیهای شما داره.
تو بازار فارکس، که بهش بازار ارزهای خارجی یا بازار ارزهای جهانی هم گفته میشه، نمودارهای مختلفی برای نمایش تغییرات قیمت به کار میرن. این نمودارها به معاملهگر کمک میکنن تا الگوها، روندها و فرصتهای معاملاتی را شناسایی کنن. در ادامه این مقاله، توضیحی اجمالی از نمودارهای مهم در بازار فارکس ارائه میکنیم:
تو نمودار خطی، نقاط قیمت روزانه به صورت یک خط پیوسته به هم متصل میشن. این نمودار به طور ویژه برای نمایش تغییرات قیمت در بازههای زمانی طولانی مورد استفاده قرار میگیره و به نمایش تمرکز روی روند عمومی کمک میکنه.
در این نمودار، برای هر بازه زمانی معمولاً یک نوار عمودی نشون داده میشه. نوارها نشوندهنده بازه قیمتی از ابتدا تا انتهای اون بازه هستن. بالای نوار قیمت بالا رو نشون میده و پایین نوار قیمت پایین تو اون بازه رو نشون میده.
نمودار کندل استیک در بازار فارکس بسیاررر محبوب و پرکاربرده. هر کندل استیک شامل یک کندل هست به همراه خطوطی برای نشوندادن بازه قیمتی از ابتدا تا انتهای اون بازه. این کندلها شامل بدنه و سایهها هستن که میتونن الگوها و روندهای مختلفی رو نشون بدن.
این نمودار با توجه به تغییرات قیمتی مشخصی، مستطیلها رو به صورت مکرر رسم میکنه و به تشخیص روندهای بازار و کاهش نویز کمک میکنه.
تو این نمودار، تنها تغییرات قیمتی که با اهمیت هستن نشون داده میشن. معمولاً از نقاط (points) و خطوط شیب (figures) استفاده میشه.
این مواردی که اشاره کردیم فقط چند نوع از نمودارهای معمول در بازار فارکس هستن. همونطور که گفته شد، هر نوع نمودار مزایا و محدودیتهای خودش رو داره و شما بهعنوان یک معاملهگر باید مناسبترین نوع نمودار رو با توجه به استراتژی معاملاتی و نیازهاتون انتخاب کنین.
کندلشناسی (Candlestick Charting) یک روش محبوب برای نمایش دادههای قیمتی در بازارهای مالی، به خصوص بازارهای سهام و ارزه. تو این روش، اطلاعات قیمتی مرتبط با یک بازه زمانی مشخص (مثلاً یک روز، یک هفته یا یک ماه) به شکل نمودارهای کندلی نمایش داده میشن.
کندل استیک چیست؟! درواقع نمودار کندل استیک از طریق نمایش میلههای عمودی که با نام کندل شناخته میشن و بخشهایی به نامهای بدن و سایه دارن، ایجاد میشن. اسم مجموعه آموزشی ما هم از همینجا برگرفته شده ولی استثنائاً تو این مقاله منظورمون از واژه کندل، اسم برندمون و تیم کندل نیس 😄.
هر کندل دو بخش اصلی داره؛ بدنه (Body) و سایه (Shadow)
از انواع مختلف کندلها میشه به کندلهای ساده (مثل کندل صعودی و کندل نزولی) و الگوهای کندل استیک (مثل دوجی، هامر، معاکس، ستاره صبحگاهی، و غیره) اشاره کرد. ترکیب کندلها و الگوهای مختلف میتونه به تحلیل تغییرات قیمتی و پیشبینی جهت حرکت بازار به شما کمک کنه.
در آموزش کندل شناسی، یکسری موارد اساسی باید مورد توجه قرار بگیرن، مثلاً شکل و اندازه کندلها که الگوهای بازار رو نشان میده. اندازه بدنه (قسمت رنگ شده) و سایهها (خطوط بالا و پایین) اطلاعات مهمی ارائه میدن و درواقع قدرتهای خرید و فروش در بازار رو نشون میدن. رنگ کندلها جهت حرکت قیمتها رو نشون میده. کندلهای سبز معمولاً نشاندهنده افزایش قیمت و کندلهای قرمز نشاندهنده کاهش قیمت هستن.
ترکیبهای مختلفی از کندلها الگوهای خاصی ایجاد میکنن که میتونین از اونها برای تشخیص الگوهای بازگشت (تغییر روند) یا ادامه روند استفاده کنین. الگوهای کندل استیک ترکیبی وقتی ایجاد میشن که چندتا کندل با ترتیب متوالی ترکیب میشن و الگوهای بزرگتری ایجاد میکنن که معاملهگران میتونن ازشون استفاده کنن.
مورد بعدی طول و موقعیت سایهها نسبت به بدنه کندل هست که قدرت خریداران و فروشندگان رو نشان میده. سایه بالا نشاندهنده بالاترین قیمت دوره و سایه پایین نشاندهنده پایینترین قیمت دوره است. همچنین اصول تشخیص الگوهای بازگشت و ادامه روند به شما کمک میکنه تا الگوهای بازگشت (تغییر روند) و ادامه روند (تایید روند فعلی) رو تشخیص بدین، که در تصمیمگیریهای معاملاتی مفید هستن.
کندلشناسی به معاملهگر ابزاری قوی رو ارائه میکنه تا با تشخیص الگوها، تحلیل روندها و تفسیر نمودارهای کندلی، تصمیمات معاملاتی هوشمندانهتری بگیره. هدف اصلی کندلشناسی در تحلیل بازارهای مالی، به ویژه بازار فارکس، کمک به معاملهگران در تصمیمگیریهای معاملاتی هست تا با دقت بهتری در مورد خرید و فروش سرمایه شون تصمیم بگیرن.
احتمالاً شنیدین که یکی از راههای تحلیل بازار سهام و ارزها از طریق نمودارهای شمعیه. این نوع تحلیل اول توسط فردی به نام استیو نیسون در کتابی به اسم “الگوهای شمعی ژاپنی” در سال ۱۹۹۱ معرفی شد. نیسون این الگوها رو برای اولین بار به غرب معرفی کرد و معاملهگران میتونن ازشون برای درک بهتر تحلیل تکنیکال، پیشبینی تغییر روندها یا حتی باز کردن پوزیشنهای جدید استفاده کنن.
این الگوهای شمعی شامل الگوهای ستاره شامگاهی، ابر سیاه، دوجی، هامر و سه کلاغ سیاه هستن و هر کدوم از این الگوها به نحوهای معانی خاصی دارن. معاملهگران حرفهای این الگوها رو برای درک بهتر روانشناسی بازار، پیشبینی تغییر روندها یا حتی وقتی که میخوان پوزیشن جدیدی باز کنن، مورد استفاده قرار میدن.
اونایی که تو این حوزه تجربه دارن میدونن که این الگوها واقعاً نقش کمک کنندهای دارن و میتونن نقاط حمایت و مقاومت در بازار رو نشون بدن. اما حتماً باید به این نکته هم توجه کنین که الگوهای کندل استیک به تنهایی کامل نیستن و بهتره با سایر ابزارها و شاخصهای تحلیلی ترکیب بشن. این نمودارها واقعیت عملکرد معاملاتی رو تو یک بازه زمانی نشون میدن و با استفاده از قیمتهایی که در طول اون بازه زمانی رخ میده، میشه نمودارهای تحلیلی ایجاد کرد.
استفاده از الگوهای کندلی تو تحلیل تکنیکال، به ویژه در بازارهای مالی مثل فارکس، میتونه بسیار گزینه خوبی باشه. این الگوها با نشون دادن اطلاعات کلیدی از قیمتهای باز، بسته، ماکزیمم و مینیمم در بازههای زمانی کوتاه، کمک میکنن تا الگوهای مختلف از انعکاس روند تا ادامه روند رو تشخیص بدین. همچنین، قدرت و ضعف بازار رو نمایش میدن و تصمیمگیریهای معاملاتی بهتری رو امکان پذیر میکنن.
با این حال، باید به خاطر داشته باشین که این الگوها به تنهایی کافی نیستن و نیاز به تأیید از طریق ابزارهای دیگه دارن. همچنین، اشتباهات تشخیصی و عدم قابلیت استفاده در بازارهای کمنوسان نیز از معایب این روش هستن. بهترین راهحل همینه که که با توجه به شرایط بازار و استراتژی معاملهگری تون، از چندین ابزار تحلیلی مختلف استفاده کنین تا دقیق ترین تصمیم رو بگیرین.
درواقع در فارکس، نمودار کندل استیک به عنوان یک ابزار تحلیلی مفید در موارد زیر مورد استفاده قرار میگیره:
استفاده از نمودار کندل استیک در معامله فارکس میتونه به شما که یک تریدر بازار فارکس هستین، کمک کنه تا الگوها، روندهای قیمتی و تغییرات بازار رو بهبود بدین. با این حال، همیشه مهمه که با استفاده از ابزارهای دیگه مثل تحلیل بنیادی و مدیریت ریسک، تحلیل کاملی از بازار ارزی داشته باشین.
نمودار کندل استیک (Candlestick chart) مزایای زیادی داره که باعث شده به یکی از ابزارهای محبوب تحلیل تکنیکال تبدیل بشه! برخی از مزایا و فواید استفاده از نمودار شمعی ژاپنی اشاره عبارتنداز:
البته مهمه که بدونین نمودارهای شمعی تنها یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال هستن و برای تصمیمگیری در معاملات باید با توجه به شرایط بازار و استراتژی شخصی تون، از سایر روشها و ابزارها نیز بهرهبرداری کنین.
و حالا برخی از معایب این نمودارها در مبحث کندل شناسی به این صورته:
در بحث کندل شناسی کندلاستیک پترن انواع مختلفی دارن به دلیل تنوع در الگوها و شرایط بازار. هر نوع کندل استیک ویژگیهای خاصی داره که به تشخیص الگوها و روندهای بازار کمک میکنه. این تنوع به دلیل تنوع رفتار بازار، رویدادهای اقتصادی، اخبار جهانی و عوامل دیگه اتفاق میفته.
تغییر در رفتار بازار میتونه دلیلی برای تنوع الگوهای کندل استیک باشه. بازارها میتونن در مواقع مختلف به طور متفاوت عمل کنن، از صعودی تا نزولی یا حتی متراکم. این تغییرات در رفتار بازار، باعث تشکیل الگوهای شمعی متنوع میشه. اعلانهای اقتصادی، سیاسی و جهانی میتونن تغییرات ناگهانی در بازار ایجاد کنن. این تغییرات ممکنه باعث تشکیل الگوهای کندلی خاص بشن.
الگوهای شمعی حاصل از ترکیب متغیرهای مختلف مثل باز، بسته، بالاترین و پایینترین قیمتها هستن. ترکیب این اطلاعات متغیر، منجر به تشکیل انواع مختلف کندل استیک میشه. همچنین طول و بازه زمانی کندلها نیز میتونه تأثیر داشته باشه. مثلاً کندلهای کوتاه ممکنه تغییرات سریع بازار رو نشون بدن، در حالی که کندلهای بلند میتونن تغییرات بلندمدت رو نشون بدن.
با توجه به این عوامل و تنوع در شرایط بازار، الگوهای کندلی مختلف شکل میگیرن. این تنوع به معاملهگران کمک میکنه تا با ترکیب اطلاعات مختلف و شناخت بازار، تصمیمات مناسبتری برای ورود و خروج از معاملات شون بگیرن. اینجا چندمورد از مهمترین الگوهای کندل استیک رو معرفی میکنیم که میتونین برای مطالعه بیشترشون روی لینک مربوط به خودش کلیک کنین و درمورد الگوی مورد نظرتون نکات بیشتری رو یاد بگیرین.
الگوی چکش (Hammer) و مرد دارآویز (Hanging Man)
این الگوها در بازارهای صعودی (Bullish) و نزولی (Bearish) ظاهر میشن. الگوی چکش رو زمانی میبنین که یک ارز به طور قابل توجهی پایین تر از محل شروعش عمل میکنه، ولی در مدت زمان نزدیک به قیمت بازشدن خودش میرسه. این الگو کندلی به شکل چکش رو تشکیل میده که در اون سایه پایینی حداقل دو برابر اندازه بدنه کندله. میدونین که بدنه کندل تفاوت بین قیمت باز و بسته شدن رو نشان میده، در حالی که سایه ی کندل قیمت های بالا و پایین رو نشان میده.
الگوی چکش، یک الگوی برگشتی قوی محسوب میشه و به همین خاطر شاید نیازی به کندل تأییدیه نباشه اما اگه در سطوح حمایتی شکل گرفته باشه، اعتبار بیشتری داره. بهرحال بهتره که برای اطمینان از تغییر روند، منتظر کندل تأییدیه باشین. کندل تأییدیه برای این الگو یک کندل سبز رنگه که قیمت close اون بالاتر از بدنه چکش قرار گرفته.
و اما الگوی مرد دارآویز، در طی روند صعودی ایجاد میشه و نشون میده که ممکنه قیمت ها افت کنن. مهمترین نشونه در الگوی مرد دار آویز کندلی هست که به رنگ قرمزه و قیمت close اون پایینتر از بدنه الگوی مرد دار آویز قرار داره.
پس کندل چکش نشونه احتمال انعکاس روند به سمت بالاست و مرد دارآویز هم، نشونه احتمال انعکاس روند به سمت پایینه.
الگوی کندل استیک چکش معکوس (Inverted Hammer)
الگوی کندل استیک چکش معکوس یک الگوی مورد استفاده در تحلیل تکنیکال بازارهای مالیه، به ویژه در بازارهای سهام، فارکس، و کریپتوکارنسیها. این الگو به شکل یک کندل استیک با بدن کوتاه و سایههای بلند به سمت پایین تشکیل میشه و معمولاً نشاندهنده تغییر جهت حرکت بازار از حالت صعودی به نزولی است.
الگوی چکش معکوس دارای بدنه کوتاهیه که نشون دهنده نوسانات کوچک در قیمت هست. ویژگی بارز این الگو، سایههای بلندیه که به سمت پایین از بدنه کندل میان. این سایهها نمایانگر تلاش خریداران برای برگرداندن قیمت به بالا هستن، اما بازار نتونسته تو این مسیر پیش بره و به جای اون به سمت پایین حرکت کرده. بخش بالایی بدنه کندل به شکل کامل یا تقریباً بدون سایه هست. این نشون میده که فشار فروشندگان به میزان زیادی کاهش پیداکرده و قدرت خریداران در بازار افزایش یافته.
الگوی کندل استیک چکش معکوس به عنوان یک نشانهگر تغییر جهت در بازار شناخته میشه و معمولاً این الگو رو در انتهای یک رشد قوی و یا نزول قوی میتونین ببینین. این الگو نشون میده که بازار ممکنه از حالت نزولی به صعودی تغییر جهت بده. با این حال، همیشه لازم نیست که این الگو رو به درستی پیشبینی کنین و بهتره با سایر نشانهها و تحلیلها همراه بشه تا تصمیمات بهتری در مورد بازار گرفته بشه.
الگوی مارابوزو (Marubozu)
الگوی مارابوزو کندلیه که فقط بدنه داره و بدنه کندل به طور کامل بین دو سطح حداکثر و حداقل قیمت قرار میگیره یعنی سایه نداره یا ممکنه ی سایه خیلی کوچیک داشته باشه. این الگو بیانگر تعادل قدرت بین خریداران و فروشندگان هست و نشون میده که قیمت تغییرات کمی داشته و یک جهت قطعی در بازار وجود داره. شما میتونین با مشاهده الگوی مارابوزو یک فرصت بکر برای شناسایی جهت بازار را و انجام معامله داشته باشین.
درصورتی که در میانه روند صعودی یا نزولی، کندل مارابوزو رو ببینین احتمال بر اینه که روند ادامه داره و تغییر روند اتفاق نمیفته. اما اگه در انتهای روند نزولی قرار داشتین و کندل مارابوزو رو دیدین، احتمال تغییر روند وجود داره. وجود سطوح حمایتی در اون ناحیه نشونهای برای تغییر روند حساب میشه. حالا اگه در انتهای روند صعودی قرار داشتین و کندل مارابوزو رو دیدین احتمال تغییر روند وجود داره و وجود سطوح مقاومتی در اون ناحیه نشونهای برای تغییر روند حساب میشه.
الگوی انعکاس روند دوجی (Doji)
در این الگو، کندل باز و بسته به هم نزدیک هستن و اغلب به صورت یک خط افقی (نقطه) نمایش داده میشن. این الگو معمولاً عدم تصمیمگیری بازار و تغییر در روند فعلی رو نشون میده.
بررسی الگوی دوجی
الگوی ستاره ثاقب (shooting star) یا ستاره دنبالهدار
الگوی ستاره ثاقب، یکی از انواع الگوهای ستاره (Doji) هست که سایه بالایی بسیار بلندی داره. در این الگو، قیمت در پایینترین قیمت روز باز میشه و نزدیک به قیمت بازشدن، بسته میشه. این الگو سایه پایینی نداره و اگه هم داشته باشه بسیار کوچک و کم اهمیته. اندازه بدنه بسیار کوچک و طول سایه بالایی حداقل دو برابر طول بدنه کندل هست.
الگوی ستاره ثاقب نشون دهنده ضعف روند صعودی و احتمال تغییر جهت به سیر نزولی هست. نوسانات بین قیمتهای بالا و پایین که در الگوی ستاره ثاقب دیده میشه که نشانگر تلاش بیشتر فروشندگان در بازار و کاهش قدرت خریداران هست. این الگو به عنوان یک نشانه احتمالی برای سیر نزولی بازار در نظر گرفته میشه.
الگوی پوشای صعودی (Bullish Engulfing) و نزولی (Bearish Engulfing)
الگوی پوشا یک نوع الگوی برگشتی در بین الگوهای کندل استیک هست یعنی شما بعد از تشخیص و مشاهده این الگو شاهد احتمال تغییر روند هستین. این الگو از دو کندل تشکیل شده که یکی بزرگ و یکی کوچکتر هست و به این دلیل بهش پوشا گفته میشه که این الگو به این مربوطه که کدوم کندل اون یکی رو میپوشونه و جهت روند رو تغییر میده. با این اوصاف دو نوع الگوی پوشا داریم؛ الگوی پوشای صعودی و الگوی پوشای نزولی.
الگوهای بولیش زمانی اتفاق میافتن که کندلهای بزرگی بازار رو به خود جذب کنن و کندلهای کوچک رو “بلند” میکن یعنی نشون دهنده احتمال انعکاس از روند نزولی به صعودی هستن و الگوی بیریش به نشانه احتمال انعکاس از روند صعودی به نزولی هستن.
برای استفاده از الگوی پوشا باید تایم فریم مناسبی برای خودتون انتخاب کنین و دو کندلی که یکیشون اون یکی رو میپوشونه رو پیدا کنین و با استفاده از کندل تأییدیه و یا نشونههای معتبرتر میتونین معاملهتون رو باز کنین.
چه زمانی اعتبار در الگوی پوشا بیشتره؟! مثلاً اگه کندل دوم (کندل بزرگتر) علاوه بر کندل قبلی کندل های قبل تر رو هم پوشش بده اعتبار الگو بیشتره. یا برای مثال کندل دوم یک کندل مارابوزو باشه. هرچقدر حجم معاملات کندل دوم از کندل اول بیشتر باشه، اعتبار الگو هم بیشتر میشه. اگر کندل اول از نوع دوجی باشه بازهم اعتبار الگو بیشتر میشه. همچنین درصورتیکه بدنه کندل دومی بزرگتر از کندل اول باشه یا اگه کندل دوم بدنه و سایه کندل اول رو به طور کامل پوشش بده، اعتبار الگو بیشتر میشه.
الگوی ابر سیاه (Dark Cloud Cover)
الگوی ابر سیاه یک الگوی کندل استیک در فارکس هست که معمولاً معامله گران حرفهای از اون استفاده میکنن. این الگو زمانی ظاهر میشه که یک روند صعودی قبلی در بازار وجود داشته. این الگو نشون میده که قدرت خرید کاهش یافته و احتمالی برای تغییر جهت روند به سمت نزولی وجود داره.
الگوی ابر سیاه یک الگوی کندل استیک از نوع برگشتی هست و در اون یک کندل رو به پایین (معمولاً به رنگ سیاه یا قرمز) در بالای قسمت کندل قبلی بالا (معمولاً به رنگ سفید یا سبز) باز میشه و در زیر نقطه میانی کندل بالا بسته میشه. این الگو برای تریدرها از این جهت قابل توجهه که تغییر جهت یک حرکت رو از سمت بالا به سمت پایین نشون میده. برای استفاده از این الگو همیشه باید منتظر تأیید کندل سوم کاهشی باشین.
الگوی نفوذی یا سوزنی (Piercing Line)
این الگو به عنوان یک الگوی برگشتی معتبر در نمودارهای کندل استیک در فارکس شناخته میشه و نشون دهنده یک برگشت احتمالی کوتاه مدت از یک روند نزولی به یک روند صعودیه و معمولاً پس از یک روند نزولی ظهور پیدا میکنه. الگوی نفوذی شامل دو کندل است؛ یک کندل نزولی بزرگ و یک کندل صعودی کوچیک.
الگوی هارامی (Harami)
الگوی هارامی یک الگوی قیمتی دیگه در تحلیل تکنیکال هست که معمولاً در نمودارهای شمعی مشاهده میشه. این الگو معمولاً برای تشخیص تغییر جهت روند قیمتی استفاده میشه. الگوی هارامی یا به اصطلاح باردار شامل دو کندله که یکی بلنده و در نقش مادر و اون یکی کوچکتره که در دل کندل بزرگتر قرار داره. ظهور این دو کندل در کنار هم نشون دهنده کند شدن روند و احتمالاً تغییر روند هست. البته در مواردی هم امکان ادامه دار بودن روند رو نشون میده پس برای استفاده از این الگو باید به رفتار بعدی بازار دقت داشته باشین تا جهت بازار رو به درستی تشخیص بدین.
این الگو خودش سه دسته میشه؛ الگوی هارامی نزولی، الگوی هارامی صعودی و الگوی هارامی کراس
الگوی هارامی نزولی در انتهای یک روند صعودی تشکیل میشه. یعنی کندل اول صعودیه و تمامی کندل بعدی خودش رو پوشش داده. سایه های این الگو تأثیر خاصی ندارن اما اگه سایه های کندل دوم از بدنه کندل اول خارج نشن، این میتونه باعث افزایش اعتبار این الگو باشه.
برعکس، الگوی هارامی صعودی در انتهای یک روند نزولی تشکیل میشه و نشون دهنده تغییر روند در نمودار هست. کندل اول قرمزه که به طور کامل کندل دوم رو پوشش داده. و مشابه نوع هارامی نزولی نیز سایهها تاثیر خاصی تو این الگو ندارن ولی اگه کندل اول، سایه های کندل دوم رو پوشش بده الگو اعتبار بیشتری داره.
و نوع سوم هارامی یعنی هارامی کراس، شباهت زیادی به الگوی های هارامی قبلی داره با این تفاوت که بدنه کندل دوم به صورت دوجی هست. و هارامی کراس برای دو روند صعودی و نزولی میتونه تشکیل بشه.
الگوی ستاره صبحگاهی (Morning Star) و شامگاهی (Evening Star)
این الگوها به ترتیب در بازارهای نزولی و صعودی ظاهر میشن. در الگوی ستاره صبحگاهی، یک کندل نزولی با یک کندل دوجی کوچک در میانه و یک کندل صعودی دنباله دار به دنبال اون قرار دارن. نقطه مقابل ستاره صبحگاهی، الگوی ستاره شامگاهی است و در اون ترتیب برعکسه و ممکنه نشونه تغییر روند باشه. الگوی ستاره شامگاهی با اوج روند افزایشی قیمت همراه هست و این نشون میده که روند صعودی در حال پایانه.
الگوی ساندویچ (Sandwich)
الگوی کندل ساندویچ از نوع الگوهای برگشتی صعودی هست که در انتهای روند نزولی باعث توقف روند و به احتمال باعث شروع افزایش قیمت میشه. این الگو سه کندلی هست که قیمت شروع هر کدوم از قیمت پایانی کندل قبل بیشتره.
الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers) و سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)
الگوی سه سرباز سفید، سه کندل صعودی پشت سر هم رو تو یک بازه زمانی کوتاه نمایش میدن و به نشانه افزایش قدرت خریداران هست. و الگوی سه کلاغ سیاه، سه کندل نزولی پشت سر هم رو نمایش میدن و به نشانه ضعف و کاهش روند بازار هست.
الگوی فرار نزولی
این الگو از دسته الگوهای برگشتیه که در انتهای یک روند صعودی باعث توقف روند و شروع ریزش میشه. این الگو ۵ کندلی هست که اولین کندل صعودی بلند و سپس سه کندل صعودی کوتاه و در نهایت کندل آخر به صورت نزولی تشکیل میشه. شکاف رو به بالا حرکت صعودی رو نشون میده ولی تشکیل چند کندل صعودی کوچیک قوی نبودن روند صعودی رو نشون میده. با تشکیل یک کندل قرمز و بلند به احتمال زیاد ریزش اتفاق میفته.
الگوی فرار صعودی
تو این نوع از الگوهای برگشتی که در انتهای یک روند نزولی باعث توقف روند نزولی و شروع روند صعودی میشه، اعضای تشکیل دهنده شامل 5 کندله که اولین کندل نزولی بلند و سپس سه کندل نزولی کوتاه و در نهایت کندل آخری به صورت صعودی تشکیل میشه. شکاف رو به بالا حرکت نزولی رو نشون میده اما تشکیل چند کندل نزولی کوچیک قوی نبودن روند نزولی رو نشون میده. با تشکیل یک کندل سبز و بلند به احتمال زیاد روند صعودی اتفاق میفته.
الگوی بازگشت کبوتری
این الگو در یک بازار نزولی با فشار فروش زیاده طوری که یک کندل نزولی بلند تشکیل میشه اما کندل دوم طوری تشکیل میشه که کاهش معاملات فروش رو نشون میده. این الگو لزوماً به معنای بازگشت روند نیست بلکه با تأیید اون میشه به صعود قیمت امیدوار بود.
الگوی نردبان کف
الگوی نردبان کف هم از نوع برگشتی هست که در انتهای یک روند نزولی تشکیل میشه و دارای ۵ کندل هست که اول سه کندل نزولی پشت سر هم قرار دارن و سپس یک کندل چکش برعکس نزولی تشکیل میشه و در نهایت یک کندل بلند سبز رنگ بوجود میاد. شکاف قیمت یا گپ قیمتی و افزایش حجم معاملات از پارامتر های مهمی هستن که باعث افزایش اعتبار این الگو اعتبار میشن.
توجه داشته باشین که استفاده از الگوهای کندل استیک نیازمند تأیید و تحلیل دقیقتر از طریق ابزارهای دیگه هستن و همیشه باید با توجه به شرایط بازار و استراتژی معاملهگری شخصی، این الگوها را اعمال کنین. درسته که الگوهای کندل استیک به عنوان یکی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال و بیت کوین مورد استفاده قرار میگیرن ولی به طور کلی این الگوها رو میتونیم بر اساس نوع رفتار قیمتی و تأثیرشون در روند قیمت، به دو دسته الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه دهنده تقسیم کنیم:
– Hammer و Hanging Man
– Shooting Star و Inverted Hammer
– Doji و Dragonfly Doji و Gravestone Doji
– Piercing Line و Dark Cloud Cover
– Morning Star و Evening Star
– Bullish/Bearish Engulfing
– Three White Soldiers و Three Black Crows
– Rising Three Methods و Falling Three Methods
– Bullish/Bearish Harami
بهترین زمان برای بررسی کندلاستیکها به موارد زیر بستگی دارد:
فریم زمان (Timeframe): انتخاب تایم فریم مهمه. بسته به استراتژی معاملهگری و اهدافتون، ممکنه بخواین به صورت روزانه، ساعتی یا حتی در حد چند دقیقه به کندلها نگاه کنین.
اهمیت رویدادها: در زمان رخداد اخبار و رویدادهای مهم، کندلها ممکنه تغییرات ناگهانی داشته باشن. بنابراین، بررسی کندلها قبل و بعد از این رویدادها میتونه مفید باشه.
ساعات معاملاتی: در بازارهای مالی مختلف، ساعات معاملاتی ممکنه تأثیر گذار باشه. مثلاً، در بازار فارکس، زمانهای پربازدهتر برای بررسی کندلها معمولاً در ساعات اوج معاملات (هنگام تداول همزمان در مناطق زمانی مختلف) قرار داره.
همراهی با سایر ابزارها: بررسی کندلها به تنهایی نمیتونه تصمیمگیریهای معاملاتی رو کامل کنه. غالباً، ترکیب با سایر ابزارهای تحلیلی مثل شاخصها، نقاط پیوت، روندهای میانمدت و … به شما کمک میکنه تا تحلیل دقیقتری داشته باشین.
نوع الگوها: برخی الگوهای کندلاستیک تا زمانی که تکمیل نشن مثلاً الگوی”Engulfing”، به تنهایی تأثیر قابل توجهی ندارن. بنابراین، بررسی نهایی باید پس از تکمیل الگو انجام بشه.
استراتژی معاملهگری: استراتژی معاملهگری شما نیز تعیینکننده زمان بررسی کندلهاست. برخی معاملهگران به دنبال تأیید از طریق کندلها هستند و برخی دیگر از آنها به عنوان سیگنال اولیه برای تحلیل ترند و ورود به معاملات استفاده میکنند.
پس به طور کلی، بهترین زمان برای بررسی کندلاستیکها به شرایط شخصی، استراتژی معاملهگری و بازار مورد نظر شما وابسته است. همچنین، تجربه و تحلیل مداوم با کندلها به شما کمک میکنه تا زمانهای مناسبتری رو برای بررسی شون پیدا کنین.
نمودار قیمتی کندلاستیکها در بازار فارکس و سایر بازارهای مالی، تغییرات قیمتی در یک دوره زمانی خاص (مثلاً یک ساعت، یک روز یا یک هفته) رو نشون میده. هر کندلاستیک در نمودار، اطلاعات مهمی از جمله قیمت باز، بسته، بالاترین و پایینترین قیمت تو اون بازه زمانی رو نشون میده.
ساختار کلی یک کندلاستیک به شکل زیر هست:
قیمت باز(Open)؛ قیمت بازار در ابتدای بازه زمانی مشخص شده توسط کندلاستیک
قیمت بسته (Close)؛ قیمت بازار در انتهای بازه زمانی که توسط کندلاستیک نمایش داده میشه
بالاترین قیمت (High)؛ بالاترین قیمتی که در طول بازه زمانی اتفاق افتاده
پایینترین قیمت (Low)؛ پایینترین قیمتی که در طول بازه زمانی رخ داده
با ترکیب این اطلاعات، هر کندلاستیک نشوندهنده تغییرات قیمتی و روندهای بازار در یک بازه زمانی مشخصه! الگوهای مختلفی که از کندلاستیکها به دست میان، میتونن به تشخیص تغییرات روند، انعکاسهای ممکن در بازار، نقاط ورود و خروج از معاملات و موارد دیگه کمک کنن.
تو این مقاله از کندل در مورد چگونگی استفاده بهینه از کندلشناسی و تشخیص الگوها و روندهای قیمتی در بازارهای مالی و بورسی توضیح دادیم. در ادامه، مراحل مختلف این فرآیند توضیح داده شده است:
تو این فرایند به ترتیب یکسری مراحل طی میشه! برای آموزش کندل استیک، ابتدا باید با مفاهیم و الگوهای کندل شناسی آشنا بشین. این کار رو میتونین از طریق منابع آموزشی مختلفی مثل کتابها، منابع آنلاین، ویدئوها و مقالاتی که به کندل شناسی اختصاص دارن، انجام بدین. این مرحله به شما در فهم اصول اساسی کندلشناسی کمک میکنه.
بعدش لازمه با مطالعه نمودارهای شمعی در بازارهای مختلف، با الگوهای مختلف کندلها و نحوه تشکیلشون آشنا بشین. این مرحله به شما کمک میکنه تا تشخیص بدین که چطور کندلها شکل میگیرن و چه اطلاعاتی رو در خودشون جای دادن!
حالا باید به دنبال شناسایی الگوهای معروف کندل شناسی باشین. مثلاً الگوی چکش، شمع دوقلو، ستاره صبحگاهی و … . این الگوها معمولاً با ترکیبهای خاصی از کندلها ایجاد میشن و به شما کمک میکنن تا تغییرات روند قیمت رو تشخیص بدین. بهتره الگوها و نمادهای کندلی رو باهم ترکیب کنین تا تحلیل دقیقتری داشته باشین. مثلاً، اگر الگوی چکش در نقطهای پایینتر از روند نزولی دیده میشه، این میتونه نشانه احتمال تغییر روند به حالت صعودی باشه.
از طرفی برای تأیید الگوها و تحلیلهاتون، بهتره از نمودارهای زمانی مختلف استفاده کنین. الگوها ممکنه در بازههای زمانی کوتاه، اعتبار کمتری داشته باشن، اما در بازههای زمانی بلندتر تأثیرگذارتر باشن. در نهایت برای تحلیل دقیقتر، میتونین از ابزارهای تحلیلی دیگه مثل میانگینهای متحرک، اشارهگرهای فنی و سطوح پشتیبانی و مقاومت نیز استفاده کنین.
تمرین باعث بهبود مهارتهای شما میشه. با تکرار مکرر و تجربه، توانایی شما در شناسایی الگوها و تحلیل کندلها قطعاً بهتر میشه. نکتهای که باید به خاطر داشته باشین اینه که تشخیص الگوها و تحلیل بازار به زمان و تجربه نیازه داره. تلاش مستمر و تجربه به شما کمک میکنه تا توانایی بهتری در بحث کندلشناسی و تحلیل بازار به دست بیارین.